...خوب بودن کافیست
در ایران تحت حاکمیت روحانیون شیعه، بسیاری از دختران و زنانی که انواع اذیت و آزارها و تجاوزهای جنسی را تجربه کردهاند، در مقابل دادخواهی خود با این جواب مواجه شدهاند که «احتمالا کرم از خود درخت بوده» یا «لابد تو کاری کردی» و شاید «مقصر تو بودی» که چنین بلایی به سرت آمده است.
بنمایه و اساس این تکهکلامهای یکسویه که حامل پیشداوریهای مردانه است، از فرهنگ و سنت و مذهبی سرچشمه میگیرد که قرنهاست حقوق زنان را نادیده گرفته و آنها را متهم ردیف اول در پرونده بسیاری از تجاوزها و آزار و اذیتهای جنسی میداند.
این پیشفرضها در ۴۰ سال گذشته حتی به قانون و مجریان قانون هم رسوخ کرده و در محاکم قضایی، زنان و دختران قربانی را متهم و مجرم اصلی در بخش قابل توجهی از پروندههای تجاوز جنسی معرفی میکند.
***
در قانون و محاکم قضایی، این پیشفرض در قالب «نظریه شتابدهندگی بزهدیدگی» تعریف و تفسیر شده است.
این نظریه میگوید که «بزهدیده (قربانی جنسی) دارای رفتار تحریکآمیز، در رخداد بزه جنسی، نقشی بسیار فعال دارد و این نوع رفتار محرکانه خفیفترین حالت خود همچون لبخند زدن به مجرم یا ابراز علاقه تا حالت شدیدتر مثل پوشش و رفتار بسیار زننده و تحریکگر و شدیدترین وضعیت یعنی پیشنهاد مستقیم برقراری ارتباط جنسی از سوی بزهدیده را در بر میگیرد.»
مجله «پژوهشهای حقوقی» در تازهترین شماره خود گزارشی تحقیقی با عنوان «بزهدیدگی جنسی در پرتو نظریه شتابدهندگی بزهدیده» منتشر کرده و تلاش کرده نشان دهد در محاکم قضایی جمهوری اسلامی چطور یک دختر یا زن قربانی آزار و اذیتهای جنسی، براساس این نظریه در بسیاری از پروندهها به حق و حقوق خود نمیرسند.
این فصلنامه در ابتدای مقاله تحقیقی خود چنین نوشته که «نقش بزهدیده در برخی از جرایم چنان شدید است که او را میتوان شايسته سرزنش دانست؛ بهگونهای كه حتی آنها را مسئول بزهديدگی خودشان معرفی كرد و مرتكب (متجاوز) را از مسئولیت مبرا کرد.»
این تحقیق تلاش کرده چهار مولفه اصلی نظریه «شتابدهندگی بزهدیده به اعتبار نیروی جنسی» را مورد بحث و بررسی قرار داده و نشان دهد که در محاکم قضایی جمهوری اسلامی چطور براساس این مولفهها حق و حقوق زنان قربانی نادیده گرفته میشود.
تحریکگری
این تحقیق در تشریح نخستین مولفه چنین نوشته که موضوع «تحریک بزهکار از سوی بزهدیده جنسی» مقولهای است که آمار زیادی از جرایم را به خود اختصاص داده و مولفه بارز در شتابدهندگی بزهدیده است.
این تحقیق همچنین براساس برخی از پژوهشها در ایران نوشته که زنان بهخاطر نقاط برجسته در جسم خود و شیطنتها و طنازیهای زنانه خویش زمینه بهتری را برای وقوع بزه فراهم میآورند.
در این تحقیق ادعا شده پوشش نامناسب و تحریککننده زنان بزهدیده در تحریک متجاوزان نقشی اساسی داشته و در ۳۸ درصد هم زنانی که «لباسهای محلی داشتند، لباسهایشان نازک و رنگین بوده» که منجر به تحریک فرد متجاوز شده است.
این تحقیق در ادامه به پرونده دوستی پسر ۲۵ ساله با زنی شوهردار اشاره میکند که پسر به هنگام ورود همسر زن به خانه، از طبقه پنجم خود را به پایین پرت کرده و فلج میشود و پدرش نیز اقدام به شکایت از این زن و مرد به اتهام طراحی «قتل فرزندش» میکند.
دادگاه در نهایت حکم میکند که «گفتار و رفتار زن شوهردار موجبات تحریک پسر ۲۵ ساله را فراهم آورده» و ۷۵ ضربه شلاق برای این پسر و زن صادر میکند و زن و مرد را از اتهام طراحی قتل تبرئه میکند.
آسانگری
این تحقیق در توضیح مولفه «آسانگری» همچنین بر آن است که «گاه بزهدیده {زن} خود موجب تسهیل و آسان شدن وقوع جرم میگردد و گاهی نیز عمدا موجب آسان شدن شرایط و اوضاع و احوال برای وقوع جرم میشود.»
در این تحقیق آمده است: «معمولا زمانی که بزهکار، بزهدیده را در یک شرایطی بیابد که موانعی برای اجرای نیت سوء خود نیابد، موقعیت آسان و سادهای برای ارتکاب جرم تلقی میگردد. حالاگر بزهدیده خود این شرایط را فراهم بیاورد، نقش آسانگری خود را بهخوبی ایفا نموده است.»
این تحقیق در ادامه به پرونده قضایی یک رابطه اینستاگرامی زنی با پسری اشاره میکند که پسر با هویت جعلی در اینستاگرام با این زن رابطه برقرار میکند و زمانی که وارد خانهاش میشود، زن به این هویت متفاوت پی میبرد، اما مرد چاقو به دست به زور به زن تجاوز کرده و متواری میشود.
این فرد متجاوز پس از شکایت و بازداشت، مدعی میشود این رابطه با رضایت زن بوده و دادگاه «بهرغم وجود مدارکی همچون پیامکهای بعدی مرد متجاوز که بهنوعی بر تجاوز دلالت داشته، به دلیل وجود شبهه، تنها حکم به رابطه نامشروع و تحمل ۷۴ ضربه شلاق برای مرد متجاوز» میکند.
این تحقیق با دفاع تلویحی از چنین حکمی نوشته که «در این پرونده، نقش آسانگر بزهدیده، تاثیر بسزایی در تکوین جرم دارد. دعوت کردن مرد متجاوز به خانه، نمایانگر بیاحتیاطی و در همان حال، آسانگری از سوی بزهدیده» محسوب میشود.
این تحقیق همچنین به پرونده تجاوز سه پسر به دختری اشاره کرده و نوشته دختر پس از نخستین تجاوز، در برابر دو تجاوز دیگر مقاومت نکرده که این رفتار دختر هم نشانگر «آسانگری» وی بوده است.
تشویقگری
منظور از مولفە تشویقگری در این تحقیق، «اعمال و رفتار بزهدیده (زن) به شکلی است که بزهکار را برای ارتکاب جرم به شوق درآورد.»
به نوشته این تحقیق، «خانمی که در مکالمه یا مراودها، بیجهت یا به شکل نامتعارفی به مردی لبخند میزند و یا روی خوش نشان میدهد، با رفتارش میتواند آن مرد را برای ارتکاب یک بزه جنسی به شوق آورد.»
این تحقیق اضافه کرده «در متغیر تشویقگری، گاهی رفتار بزهدیده ممکن است به حدی تشویقگر باشد که شتابدهندگی او را افزایش دهد و حتی سبب شود که بزهدیده در فرآیند بزهدیدگی خود، تقصیری بیشتر یا برابر با بزهکار پیدا کند.»
در این تحقیق به پرونده تجاوز دو سرنشین یا خودرو به زنی اشاره شده و آمده «بزهدیده در اولین قدم با ظاهر و پوشش تحریککننده خود، نقش خود را به عنوان یک بزهدیده شتابدهنده بهخوبی ایفا» کرده بود که منجر به وقوع تجاوز شده است.
رضایت دادن
این تحقیق میگوید که «رضایت دادن» بزهدیده به ارتکاب جرم را میتوان نقطه اوج نقش شتابدهنده بزهدیده در بزهدیدگی خود بهشمار آورد تا جایی که حتی ممکن است در صورت رضایت بزهدیده، او را مرتکب یا همتراز با بزهکار محسوب کرد.
در این تحقیق آمده است: «وقتی کسی به کنش یا عمل جنسی رضایت داشته باشد، با خواسته و آگاهی خود وارد آن رابطه شده است. به عبارت دیگر، شخص در چنین مواردی، آگاهانه و از روی میل و علاقه تصمیم میگیرد و از پیامد نهایی آن تصمیم آگاه است.»
آنطور که در این تحقیق آمده، «اغلب بزهدیدگیهای جنسی براساس رضایت بین آشنایان و دوستان {زنان و دختران} اتفاق میافتد.»
این تحقیق برای اثبات این ادعای خود به پرونده «کیوان اماموردی» اشاره کرده و تمام دخترانی را که به خانه او رفته و مورد تجاوز قرار گرفتهاند، بزهدیدگانی معرفی کرده که آگاهانه چنین تصمیمی گرفتهاند.
کیوان اماموردی، دانشآموخته باستانشناسی دانشگاه تهران، به تجاوز جنسی سریالی متهم و سپس دستگیر و به «افساد فیالارض» متهم شده و گفته شده که دستکم به ۳۰۰ دختر و زن تجاوز کرده است.
این تحقیق در پایان نتیجه گرفته که «بزهکار جرم جنسی اغلب قبل از ارتکاب بزه بهگونهای تحریک جنسی شده که این تحریک از سوی بزهدیده انجام شده است.»
به نوشته این تحقیق، «بزهدیده با کوتاهی خود در رعایت نکات ایمنی و حدود عرف جامعه در خصوص پوشش و رفتار، باعث تحریک افراد جامعه» شده است.
آنطور که این تحقیق ادعا کرده است: «بزهدیده از گذر تحریکگری، آسانگری، تشویقگری و رضایت دادن در بزهدیدگی، خود نقش شتابگر ایفا میکند و در واقع بزهدیدگی خود را تسهیل نموده و ازاین بابت مورد سرزنش قرار میگیرد.»