...خوب بودن کافیست
سایت رسمی «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی به مناسبت سالگرد ۱۳ آبان ۱۳۵۸، یعنی حمله به سفارت امریکا در تهران، اشغال آن و گروگانگیری کارمندان امریکایی، ویدیویی منتشر کرده که در آستانه از سرگیری مذاکرات هستهای، هم بیانگر خط مشی تعیین شده او است و هم سیاست ۴۳ ساله جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد؛ یعنی یک عمر گروگانگیری.
۱۳ آبان اگرچه یادآور چندین رخداد تاریخی در ایران است اما از سال ۱۳۹۱، به جای اشغال سفارت امریکا، در حافظه مردم معترض ایران یک وبلاگنویس در قابی سیاه که مادرش به آغوش میکشد و تا مزار پسر روی زانو میرود و فریاد میکشد، نقش بسته است؛ «ستار بهشتی» که چند روز پس از بازداشت، زیر شکنجه به قتل رسید.
۱۳ آبان امسال، در نهمین سالگرد قتل ستار بهشتی و چهل و دومین سالگرد اشغال سفارت امریکا، جمهوری اسلامی اما با بازداشت و نگهداری «گوهر عشقی»، مادر ستار بهشتی، با خصلت گروگانگیر خود تجدید عهد کرد؛ همان ویژگی که در ویدیویی هفت دقیقهای منتشر شد.
البته آبان حالا برای جنبش دادخواهی ایران نمود دیگری هم یافته است؛ دادخواهی کشتار آبان ۱۳۹۸.
ویدیوی منتشر شده در سایت رسمی علی خامنهای برای نخستین بار گفتوگویی را پخش میکند که او در هفتم آبان سال ۱۳۶۳ به مناسبت ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با سازمان دانشجویی حزب «جمهوری اسلامی» [دبیرکل این حزب] انجام داده بود. او در این مصاحبه میگوید که در آن تاریخ، به همراه «اکبر هاشمیرفسنجانی» برای انجام «حج» در عربستان سعودی بوده و خبر اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری کارمندان آن را از رادیو شنیده بود: «به مجرد این که ما اسم مسلمانان و پیرو خط امام را شنیدیم، خیالمان راحت شد؛ یعنی فهمیدیم که نه، دیگر چپها و منافقین و فرصتطلبها نیستند، [بلکه] یک مشت دانشجوهای خودی و مسلمان هستند که این کار را انجام دادهاند.»
البته در زمان انجام این مصاحبه، جمهوری اسلامی مشغول قلع و قمع چپها و به اصطلاح خودش، «منافقین» در زندانها بود.
در ادامه ویدیو، بخش کوتاهی از این گفتوگو که پخش میشود، کلیپسازان به سراغ تکههایی از روزنامهها میروند که در آن به نظر «روحالله خمینی»، بنیانگذار جمهوری اسلامی در قبال تلاش برای آزادی گروگانها اشاره دارد: «نه! هیچکس حق ندارد با امریکا مذاکره کند.»
سپس به حمایت «همهجانبه» و «بازوان انقلابی» او از دانشجویان تسخیرکننده و گروگانگیر اشاره میکند.
اگرچه این ویدیو به مناسبت سالگرد ۱۳ آبان منتشر شده است اما انتخاب این بخش از سخنان آیتالله خمینی درست پس از خبر آغاز دوباره مذاکرات هستهای، میتواند بیانگر تکرار موضع علی خامنهای باشد؛ یعنی قرار نیست امریکا در این گفتوگوها وارد شود.
دهم آبان سال جاری، دولت ایران بار دیگر تاکید کرد که قصد مذاکره مستقیم با امریکا ندارد. در حالی که یکی از مباحث اصلی «کمیسیون مشترک برجام» که ۲۹ نوامبر کار خود را در وین به شکل حضوری آغاز میکند، ادامه بحث میان طرفهای مذاکره درباره امکان بازگشت امریکا به برجام خواهد بود.
در ادامه ویدیو، علی خامنهای به عنوان یکی از بازوهای انقلابی آیتالله خمینی معرفی میشود و بخشی از سخنرانی او در ۹ آذر ۱۳۵۸ مقابل سفارت اشغال شده امریکا تصویر میشود.
او در آن زمان عضو «شورای انقلاب» بود و فریاد میکشید: «امروز جلاد این ملت در حمایت دولت امریکا است. ملت هرگز آن دولت را نخواهد بخشید.»
منظورش، حمایت امریکا از «محمدرضا پهلوی»، شاه سابق ایران بود که از کشور گریخته بود. در فایل کامل سخنرانی خامنهای، او از لزوم محاکمه محمدرضا پهلوی پس از انقلاب در خاک ایران میگوید.
او همچنین میگوید امریکا تنها به شاه ایران پناه نداده بلکه با این اقدام، «تعرض» و «توطئه» کرده است. پس اشغال سفارت و گروگانگیری، تعرض نبوده بلکه واکنش بوده است.
علی خامنهای در همین سخنرانی میگوید: «ما در نقطه حساسی از تاریخ ایران قرار گرفتهایم. آینده تاریخ به ما مینگرد. آینده تاریخ از ما سخن میگوید.»
به کلیپ تازه برگردیم؛ ۲۵ فروردین ۱۳۵۹ است و علی خامنهای در جمع گروگانها حاضر شده است و میگوید: «این بچهها و همه ملت ایران دلشان نمیخواهد شما اینجا باشید. به عکس، دلشان میخواهد هرچه زودتر شما بروید. منتهی کلیدش دست اینها نیست. دست ما هم نیست. دست آن کسانی است که حاضر نیستند به خواسته به حق یک ملت جواب بدهند. تصدیق میکنید شما که محمدرضا پهلوی باید بیاید اینجا محاکمه بشود؟»
اما کلید، محاکمه محمدرضا پهلوی نبود که البته اگر هم در ایران میماند، سرنوشتی جز اعدام نداشت؛ همانطور که باقی حکومتیان به قتل رسیدند.
ششم اردیبهشت ۱۳۹۹ است و علی خامنهای مشغول سخنرانی: «بنده و مرحوم آقای هاشمیرفسنجانی و بنیصدر رفتیم خدمت امام تا بپرسیم چه کنیم. پرسیدیم که فشار میآورند که هر چه زودتر اینها را آزاد کنید. امام روی کردند به ما که از امریکا میترسید؟ عرض کردم نه خیر، نمیترسیم. گفتند پس نمیخواهد ولشان کنید.»
۲۹ دی ۱۳۵۹، ۴۴۴ روز از نگهداری گروگانها گذشته بود تا به روایت کلیپ تازه سایت خامنهای، بالاخره کلید حرکت کرد و فردای آن روز امریکاییها آزاد شدند. امریکا متعهد شد در امور داخلی ایران مداخله نکند و تحریمهای تجاری و اقتصادی [و نه تسلیحاتی] را لغو و داراییها مسدود شده را آزاد کند.
خواستههای جمهوری اسلامی امروز هم نه فقط در مذاکرات هستهای بلکه در آزادی زندانیان دو تابعیتی غیر اینها نیست؛ از طرفی به دنبال پولهای مسدود شده است و از سوی دیگر لغو کامل تحریمها.
در پردهای دیگر از گروگانگیریهای جمهوری اسلامی، ۱۳ آبان امسال، دوازدهمین روزی است که «ریچارد راتکلیف»، همسر «نازنین زاغری»، زندانی ایرانی بریتانیایی مقابل دفتر وزارت امور خارجه بریتانیا است.
زاغری از فروردین ۱۳۹۵ گروگانی در اختیار جمهوری اسلامی است. راتکلیف گفته است: «دولت بریتانیا حتی از به کار بردن لفظ گروگان برای نازنین زاغری که توسط جمهوری اسلامی برای پرداخت بدهی ۴۰۰ میلیون پوندی دولت بریتانیا به دولت ایران گروگان گرفته شده است، خودداری میکند و سرنوشت نازنین را به توفیق در مذاکرات برجام گره زده است.»
این بدهی مربوط به معامله محمدرضا پهلوی برای خرید تانکهای «چیفتن» است.
«انوشه آشوری»، دیگر شهروند بریتانیا است که در سال ۱۳۹۶ در ایران بازداشت شد و حکم ۱۲ سال حبس گرفت. به گفته «آرین»، فرزند او، آزادی انوشه آشوری و نازنین زاغری به پرداخت ۴۰۰ میلیون پوند توسط بریتانیا به جمهوری اسلامی بستگی دارد.
همزمان با اعتصاب غذای همسر نازنین زاغری، در پردهای دیگر، ۱۳ آبان ۱۴۰۰ گروگانگیری دیگری را در پی داشت. ماموران جمهوری اسلامی با حضور در منزل «گوهر عشقی»، مادر «ستار بهشتی»، او و خواهر ستار، یعنی «سحر» را بازداشت کردند.
۱۳ آبان نهمین سالگرد به قتل رساندن ستار بهشتی است که در وبلاگ خود مطالبی در نقد و اعتراض به جمهوری اسلامی نوشته بود.
مادر و خواهر او حالا گروگانهایی شدهاند در اختیار جمهوری اسلامی تا مبادا گروهی بخواهند برای یک قتل، در سوگواری مشترک، مویه و دادخواهی کنند.
بازداشت مادر و خواهر ستار بهشتی، یادآور یکی از سخنرانیهای علی خامنهای درباره مقاومت مقابل خشونت در راه مبارزه با حکومت پهلوی است.
او هفدهم خرداد ۱۳۹۶ در سخنرانی میان دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی گفته بود: «خب وقتی شب میریزند توی خانه آدم، جلوی زن و بچه آدم، آدم را کتک میزنند، دستبند به دست آدم میزنند،از این بالاتر؟ بعد هم میبرند آدم را. اگر بنا باشد که انسان از ضربه و کتک خوردن مایوس و ناراحت بشود، پس آن دوره مبارزه باید آنهایی که مبارزه میکردند، مایوس میشدند؟»
مادران دادخواه هیچوقت مایوس نشدند. اما اینبار گوهر عشقی را هم شبانه بردند. ماموران درست در سالگرد قتل پسرش، به خانه او هجوم بردند و با خشونت، خودش و دخترش را بازداشت کردند و دامادش را مورد ضرب و شتم قرار دادند. تا لحظه نگارش این گزارش، آنها هنوز در بازداشت به سر میبرند و خبری از آنها نیست.
برای علی خامنهای، ۱۳ آبان سه حادثه تاریخی دارد؛ همانطور که خودش در همان سخنرانی ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ گفته بود: «تبعید امام در سال ۴۳، کشتار دانشآموزان نوجوان در سال ۵۷ [که به حمام خون مشهور است] و سرانجام تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸. در هر سه حادثه، یک طرف ملت ایران است […]، یک طرف قضیه هم دولت مستکبر امریکا است.»
برای جامعه دادخواه و معترض ایران اما آبان یعنی قتل ستار بهشتی، گروگانگیری مادری دادخواه و کشتار آبان ۱۳۹۸ که یک طرف آن مردم معترض هستند که زیر شکنجه یا در خیابان به قتل میرسند و یک طرف قضیه هم علی خامنهای و جمهوری اسلامی. اگر ۱۳ آبان به نام دانشآموزانی ثبت شده است که چهار ماه پیش از انقلاب ۱۳۵۷ زیر گاز اشکآور و گلولههای نظامیان شاه قرار گرفتند، آبان به نام صدها کشتهای به ثبت رسیده است که هنوز نام و نشان دقیقی از آنها وجود ندارد؛ همانطور که معلوم نیست چه قدر تا پایان جمهوری اسلامی باقی مانده است.