یکی از دانشجویان بازداشتی دانشگاه شریف به تازگی به وکیل خود گزارش داده که بیش از یک سال است، در انفرادیهای بند ۲۰۹ اوین نگهداری میشود. به گفته او در طول حبس در انفرادی دو نفره، همسلولیاش او را به قتل تهدید میکرد. معمولا شرایط نامناسب انفرادی کارکرد تسهیلکننده برای تلقین خواستههای بازجویان به متهمان دارد.
انفرادی دونفره با هدف تنبیه و آزار
اعترافگیری تنها هدف اعمال چنین شکنجه مضاعفی نیست. گاه هدف تنبیه و آزار زندانی است. مثل آنچه «مرتضی» برای «ایرانوایر» روایت کرد. او به خاطر اعتراض به ضرب و شتم زندانیان توسط نیروهای زندان، برای سه ماه همراه با دوستش در سلول انفرادی نگهداری شد.
به روایت مرتضی، آنها در سلولی نگهداری شدند که سه متر در دو متر بود و نیم متر آن برای توالت در نظر گرفته شده بود. تختی در سلول نبود و هر دو باید روی زمین کنار توالت همسطح با زمین میخوابیدند: «نگهبانان برای تحقیر به ما میگفتند که در توالت زندگی میکنیم. دروغ هم نمیگفتند. وقتی رفیقم میخواست دستشویی کند، من باید رویام را طرف دیگری میکردم و او هم به همین شکل. همانجا هم باید دوش میگرفتیم؛ اما باید تلاش میکردیم، آب همان چند متر را نگیرد. برای همین دو سه روز یک بار خودمان را میشستیم. در حالیکه هر دو در همانجا قرار داشتیم. اوایل سرمان را با قصه گفتن برای هم گرم میکردیم. بعدتر روی زمین یک تخته درست کردیم و با قند تاس ساختیم، در بطریها رو هم مهره کردیم. زمان خوابمان ولی با هم متفاوت بودم. من شبها میخوابیدم اما او شب بیدار بود و روزها میخوابید. دو بار نماینده دادستان و بیشتر از پنج بار رییس زندان برای بازدید به سلول آمدند. هیچوقت یادم نمیرود که رییس زندان آمد دم در و گفت، مرتضی متنبه نشدی که بیارمت بیرون؟ من هم گفتم این شرایط خلاف قانون است. اما جواب داد که من کیستم که بخواهم قانون را برای او توضیح دهم. نماینده دادستان هم با اینکه شرایط ما را از نزدیک دید، اما هیچ کاری نکرد. هواخوری هم نداشتیم. هفتهها پشت هم سپری میشد و شمار روزها هم از دستمان در رفته بود. حتی کتابها و کاغذهایی که خودشان به ما داده بودند و در آنها نوشته بودیم را هم بازرسی کردند و تحویل دادستان دادند.»
مرتضی در زندان فشافویه به سر میبرد و زندانی سیاسی است. نگهداری طولانی مدت زندانیان در انفرادیهای دو نفره، چه با هدف اعترافگیری باشد و چه با هدف تنبیه و آزار، میتواند جدای از آسیب جدی به روان آنها، فجایعی را هم به دنبال دارد؛ مثل قتل «علیرضا شیرمحمدعلی» در زندان فشافویه که مسئولان از پذیرش مسئولیت قتل او سر باز زدند و گفتند: «زندانیان به تفکیک جرم در سلولهای مجزا به سر میبرند»، اما زندانیان دیگر او را در یکی از همین سلولها، به قتل رساندند.