...خوب بودن کافیست
در دهه گذشته بنا به آمار سازمان ملل متحد، بیشترین آوارگان داخلی و بینالمللی مربوط به سال ۲۰۲۱ است. بیش از ۸۴ میلیون انسان در جهان مجبور شدند، خانههای خود را ترک کنند. ۲۶.۶ میلیون نفر از آنها پناهجویان هستند. اما این آمار، پیش از جنگ روسیه علیه اوکراین بوده است. در آخرین شمارشی که پیرامون آوارگان از جنگ اوکراین منتشر شد، بیش از ۸ میلیون اوکراینی در داخل کشورشان آواره شدهاند و نزدیک ۵ میلیون نفر هم کشورشان را ترک کردهاند و حالا به شمار پناهجویان اضافه شدهاند. این آمار بنا به پیشبینی سازمان ملل متحد در پایان سال میتواند از مرز ۸ میلیون نفر بگذرد.
در این میان، بحثهایی پیرامون رفتار تبعیضآمیز میان پناهجویان با ملیتهای مختلف و همچنین تخصیص امکانات بیشتر به پناهجویان اوکراینی شکل گرفته است. شاید خود پناهجویان، دقیقترین راویان این نوع تبعیض باشند؛ تبعیضی که در نهایت، قربانی را مقابل قربانی قرار داده است.
«ما در هایم [ساختمان محل سکونت پناهجویان بعد از کمپ در آلمان] بودیم که یکدفعه همه ساختمان را خالی کردند و گفتند برای پناهجویان اوکراینی جا نیست. خب ما چه باید میکردیم؟ یک مدت در خیابان زندگی کردیم و تصمیم گرفتیم برویم انگلیس.»
۳۱ ساله است و حالا سه هفته میشود در شمال فرانسه، میان کمپهای موقت و خیابان زندگی میکند. دو سال پیش، بعد از آبان ۹۸ از ایران خارج شد و خود را به آلمان رساند و درخواست پناهندگی خود را ارائه کرد. اما رسیدگی به درخواستش مصادف شد با جنگ روسیه علیه اوکراین: «به من پاسخ منفی دادند. با اینکه هم مدارک بازداشت داشتم و هم حضور در تظاهرات. در این فاصله هم از کمپ به هایم منتقل شده بودیم. ناگهان هم پاسخ منفیام آمد و هم همه ما را از هایم بیرون کردند و گفتند جنگزدههای اوکراین قرار است در آن ساختمان ساکن شوند.»
روایتهای مشابه را که حکایت از تبعیض میان پناهجویان دارند، از زبان بسیاری دیگر از پناهجویان میتوان شنید. مثل همان خبرنگاری که زمان آغاز جنگ و آوارگی اوکراینیها بر صفحه تلویزیون گفت: «اینها پناهجویان سوری نیستند. شبیه به ما هستند. مسیحی هستند. با چشمانی آبی و …» و انتقادها از او به موجی علیه نژادپرستی تبدیل شد. اما تبعیض در واقعیت و زندگی روزمره پناهجویان هر روز بیشتر جریان گرفت.
مرد جوان افغانستانی که پس از روی کار آمدن طالبان کشورش را ترک کرده بود و دو هفته میشود به مرز شمال فرانسه رسیده است، روایت دیگری از تفاوت برخورد نیروهای پلیس دارد: «در قطار نشسته بودیم که ناگهان پناهجوی اوکراینی که با خانوادهاش بود، شروع کرد با بطری به شیشه قطار کوبید. پلیسها آمدند و با احترام او را آرام کردند و او را به همراه خانوادهاش به کوپه دیگری بردند. حالا اگر ما بودیم، فقط کتکمان میزدند.»
و ادامه داد: «افغانستان ۵۰ سال شد که جنگ است. مگر ما انسان نیستیم؟ مگر ما از جنگ نیامدهایم؟ همان بهتر که اروپا هم جنگ شود تا بفهمند ما این همه سال چه کشیدهایم.»
پسر دیگری که ایرانی است و همانجا در خیابان زندگی میکند، صحبتهای او را ادامه میدهد: «اینجا همه امکانات را به آنها دادهاند. جا دارند. سریع به آنها جواب مثبت میدهند. حتی برای دندانپزشکی هم پول نمیدهند. ما نه بیمه داریم، نه در اولویت هستیم.»
رسانههای غیرفارسی را در حوزه پناهجویان اگر ورق بزنیم، خبر از پذیرش پناهجویان اوکراینی و تسریع روند ادغامپذیری آنها دارد. از جمله اقدامات فرانسه در پذیرش کودکان در پذیرش کودکان در مدارس فرانسوی: «هدف ما فقط این نیست که به آنها [کودکان] فرانسوی یاد بدهیم. بلکه میخواهیم زندگی اجتماعی را به آنها برگردانیم و بگذاریم دوران بلوغ را طی کنند.»
اما آیا همچین پذیرشی برای پناهجویان دیگر از جمله عربها، آفریقاییها و اهالی خاورمیانه هم برقرار است؟
یکی از کارکنان اداره پناهجویان فرانسه که ایرانی است و خواست هویتش فاش نشود، در این خصوص به «ایرانوایر» گفت: «حقوق بشر برای همه وجود ندارد. تبعیض اینجا هم به چشم میآید. اوکراینیها از جنگ آمدهاند و حق دارند امکانات دریافت کنند. اما این امکانات بایستی به همه پناهجویان بدون در نظر گرفتن نژاد آنها تخصیص یابد. گروهی از جنگ فرار کردهاند و گروهی دیگر از استبداد و گروهی از استثمار. انسانها زندگی خود را رها کردهاند و به دنبال امنیت و آرامش به کشورهای اروپای غربی آمدهاند. چرا باید میان آنها تبعیض گذاشت؟ یکی از پاسخها نبود امکانات و نیروهای انسانی است که در پذیرش پناهجویان نقش ایفا میکند و اولویتها مثل ماجرای تلخ پناهجویان اوکراینی پیش میآید. سیاستهای کشورهای اروپایی در تخصیص امکانات به پناهجویان شکست خورده است. الان هم نه به خاطر پذیرا بودن اوکراینیها، بلکه به خاطر تبعیض میان پناهجویان، بر نفرت میان قربانیان خواهد افزود.»
به گفته او، بسیاری از مناسبات اداری در فرانسه به خاطر ورود پناهجویان اوکراینی به مشکل برخورده است و روند پناهجوپذیری و رسیدگی به پروندهها با تاخیر صورت میگیرد.
یکی از کنشگران عرصه پناهجویان در هلند هم روایتی مشابه دارد: «اگر پناهجویی میخواهد در هلند درخواست پناهندگی بدهد، بهتر است کمی صبر کند. الان تمام سیستم پناهجوپذیری به پناهجویان اوکراینی اختصاص یافته است.»
اگرچه بنا به گزارشهای منتشر شده، جنگ روسیه باعث شده است که اروپا با موجی از پناهجویان مواجه شود که پس از جنگ جهانی دوم، بیسابقه بوده است.
این مساله در آمریکا هم بحثبرانگیز شده است. به طوریکه بسیاری از مدافعان حقوق بشر استقبال دولت آمریکا از پناهجویان اوکراینی را مثبت ارزیابی میکنند، اما بسیاری دیگر دولت را مورد انتقاد قرار دادهاند که در مورد دیگر پناهجویان غفلت کرده است؛ خصوصا افغانستانیها.
دولت آمریکا در تلاش است که بیش از ۱۰۰هزار اوکراینی را بپذیرد؛ در حالیکه ماهها است نتوانسته به قول خود مبنی بر خروج افغانستانیها و ساماندهی شرایط آنهایی که خارج شدهاند، پایبند باشد.
در نمونهای دیگر، ایتالیا اعلام کرده است که بودجه پناهجوپذیری را در قبال اوکراینیها از ۵۰۰ میلیون یورو به ۸۰۰ میلیون یورو افزایش میدهد. در آوریل سال جاری، ایتالیا خبر داد که ۱۰۷ هزار پناهجوی اوکراینی که ۹۰ درصد آنها زنان و کودکان هستند، به این کشور رسیدهاند. همچنین، آلمان هم ابتدای ماه می، اعلام کرد که بیش از ۶۰۰ هزار نفر از اوکراین به آلمان گریختهاند.
تمام آنچه را گفته شد، میتوان در کنار آخرین آماری گذاشت که سازمان ملل متحد پیرامون پناهجویانی منتشر کرد که در مسیر پناهجویی در دریا جان دادهاند یا ناپدید شدهاند؛ یعنی بیش از ۳ هزار پناهجو. تعداد مرگ پناهجویان نسبت به سال ۲۰۲۰ دو برابر شده است. همچنین میتوان به قرارداد میان بریتانیا و رواندا اشاره کرد که قرار است مردان مجردی را که با قایق به این کشور میرسند، به رواندا منتقل کنند.
سوال این است که در جهانی چنین آواره، نقش سیاستمداران در ساماندهی پناهجویان چیست؟ و اقدامات تبعیضآمیز بر اساس نژاد انسانها در این امر، چه تبعاتی میتواند در پی داشته باشد؟