...خوب بودن کافیست
ششم خرداد خبر آمد که ساخت و سازهای جدیدی دور «خاوران» در حال انجام است؛ دیوارهای سیمانی به جای نردههای سبز و نصب دوربینهای جدید که حاکی از اعمال محدودیتهای مضاعف برای خانوادههای اعدامشدههای دهه شصت و کشتار ۶۷ است. برخی از خانوادههای خاوران معتقدند که این دیوارکشی در ادامه سیاستهای جمهوری اسلامی در جهت از بین بردن خاوران است و برخی دیگر آن را نشانهای از انتقامگیری حکومت جمهوری اسلامی در مقابل محاکمه «حمید نوری» در دادگاه سوئد میدانند.
در تصاویر تازه از «خاوران» [محل خاکسپاری اعدامشدههای دهه شصت و کشتار ۱۳۶۷] ماشینآلات ساختمانی مشغول نصب دیوارهای بتنی گرداگرد زمینی است که در آن هزاران انسان مخالف و منتقد حکومت را جمهوری اسلامی در نخستین دهه حاکمیتش اعدام کرد. سه دوربین تازه نیز در داخل خاوران، جلوی در ورودی و خیابان «لپهزنک» منتهی به این آرامگاه نصب شده است.
بنا به گفته تعدادی از خانوادههای خاوران در گفتوگو با «ایرانوایر» در کنار این خاک، قبرستان تازهای در حال ساخت است و به نظر آنها یکی از دلایل نصب دیوارهای بتنی، پنهان کردن خاوران از نگاه شهروندانی است که میخواهند پیکر عزیزانشان را در آن آرامگاه تازه، به خاک بسپارند. در عینحال آنها اقدام جدید جمهوری اسلامی را انتقامگیری از محاکمه و محکومیت احتمالی «حمید نوری» در دادگاه سوئد میدانند. اما از سوی دیگر، بسیاری بر این باورند که دیوارکشی گرداگرد خاوران، ادامه سیاستهای پیشین است؛ یعنی حذف این خاک از خاطره جمعی.
خاوران دو قطعه دارد؛ بخش نزدیک در ورودی اصلی محل خاکسپاری اعدامشدههای دهه شصت است که به صورت انفرادی به خاک سپرده شدهاند. بخش دیگر اما، هیچ نشانی ندارد؛ محلی است که زندانیان سیاسی را دستهجمعی در آن دفن کردهاند. پس از کشتار ۶۷ بود که خانوادههای اعدامشدهها، پیکر عزیزانشان را در این خاک شناسایی کردند؛ دستانی که در پی یافتن عزیزش بر خاک چنگ میکشید و به ناگهان، حقیقت علیرغم خواست قاتلان، نمایان شد.
از آن پس بود که خانوادههای اعدامشدههای کشتار ۶۷ به جمع خانوادههای اعدامشدههای پیش از آن پیوستند و جنبش دادخواهی پس از یک قتلعام، علیه جمهوری اسلامی به همت مادران خاوران پایهگذاری شد. جمهوری اسلامی تاکنون نشانی از اعدامشدههای آن دهه و خصوصا کشتار ۶۷ به خانوادههای آنها نداده است و تا سالها پیش حتی از به رسمیت شناختن این قتلعام نیز خودداری میکرد. تا بالاخره فایل صوتی آیتالله «حسینعلی منتظری» منتشر شد و برای نخستین بار از سوی یک مقام حکومتی، این کشتار عریان شد. البته او پیشتر این مساله را در خاطرات خود ذکر کرده بود.
اما سیاستهای سرکوب خانوادههای اعدامشدهها از همان دهه شصت همزمان با اعدامها وجود داشت.
یکی از خانوادههای خاوران در گفتوگو با «ایرانوایر» به شرح این مساله پرداخت که از سالهای پیش از کشتار، خانوادههای اعدامشده آن دهه با فریب، به خاوران کشیده میشدند و مورد ضربوشتم و چهبسا بازداشت قرار میگرفتند: «در آن زمان، خانوادهها در تلاش برای یافتن محل به خاک سپرده شدن عزیزانشان به مراجع قضایی مراجعه میکردند. در این مراجع، برخی مسئولان در ازای دریافت مبلغی، قول معرفی محل دفن را میدادند و وقتی خانوادهها سر قرار حاضر میشدند، با لشکرکشی پاسدارها مواجه میشدند و مورد ضربوشتم و حتی بازداشت قرار میگرفتند. این روند برای بسیاری از خانوادهها پیش آمد. بعد از کشتار ۶۷ نیز، وقتی در دهم شهریور ۱۳۶۸ خانوادههای خاوران برای برگزاری سالگرد اعدام عزیزانشان در این منطقه گرد هم آمدند، مورد ضربوشتم و سرکوب شدید قرار گرفتند. از همان زمان دهم شهریور به روزی برای یادسپاری سالانه و حضور خانوادهها در خاوران تبدیل شد.»
در سالهای بعد هم، خانوادههای خاوران به شکل مداوم زیر تهدید و احضار و سرکوب بودند. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی همواره برای محو خاوران کوشید.
در سال ۱۳۸۴ نخستین بار به شکل رسمی جمهوری اسلامی اقدام به تخریب خاوران کرد. در همان زمان، «رضا معینی» از خانوادههای اعدامشدههای ۶۷ از آیتالله منتظری در این خصوص سوال پرسید که منتظری پاسخ داد: «قبرستانی که افراد مسلمان از هر مذهب و گروه در آن دفن شدهاند، محترم است و تخریب و اهانت به آن جایز نیست. بلکه هتک حرمت غیر مسلمانان نیز محل اشکال است و اگر تخریب و هتک موجب ایذاء خانوادههای آنها گردد، حرمت آن مضاعف است و مجرد مامور بودن مجوز عمل حرام نمیباشد و بهجاست مسائل دینی و شرعی تحتالشعاع افکار سیاسی واقع نشوند.»
از نظر شرعی، این استفتاء همچنان معتبر است.
پاسخ منتظری تا سال ۱۳۸۷ که جمهوری اسلامی باری دیگر اقدام به تخریب خاوران کرد، منتشر نشده بود. در آن سال، حکومت با بولدوزر میخواست ضمن خاکبرداری، بخشی از این منطقه را به پارک تبدیل کند. در پی این تصمیم بود که استفتا از آیتالله منتظری منتشر و عمومی شد.
روند اعمال محدودیت بر خانوادههای خاوران هم همواره ادامه داشت؛ از اقدامات حکومت برای تخریب خاوران تا برخورد با خانوادهها. تا آنکه در سال۱۴۰۰ تصاویری از این خاک منتشر شد که حکایت از حفر قبرهای تازه در محل به خاکسپاری اعدامشدههای کشتار ۶۷ بود. این قبرها متعلق به بهاییان بود که همجوار با خاوران، آرامگاهی مجزا داشتهاند. اقدامات خانوادهها و رایزنیها، همچنین مقاومت جامعه بهاییان بالاخره بر توقف این تغییر انجامید.
حالا، در خرداد ۱۴۰۱ خبرها حاکی از دیوارکشی گرداگرد خاوران است. این مساله با واکنش برخی از خانوادههای اعدامشدهها مواجه شده است.
«میهن روستا» فعال حقوق بشر و همسر «رضا عصمتی» از اعدامشدههای سال ۱۳۶۷ در گفتوگو با «ایرانوایر» اقدام حال حاضر جمهوری اسلامی را ادامه همین سیاستی میداند که در این گزارش مروری مختصر بر آن داشتیم: «حذف خاوران همواره هدف جمهوری اسلامی و سیاستمداران رژیم بوده است. این دیوارکشی به سیاستهای آنها از دهه شصت تاکنون افزوده شده است. آزار خانوادهها، شکستن سنگهای قبر، دستگیری و تهدید بازماندهها و خانوادهها، بولدوزر انداختن بر این خاک، همیشه جریان داشت تا مانع از آن شود که خاوران به عنوان سند یک جنایت، در یادها بماند. پایداری خانوادههای خاوران در حضور بر این خاک، مقاومت و اقدامی علیه فراموشی است. اما امروز که خاوران از مرزهای ایران فراتر رفته و به دادگاه سوئد کشیده شده است، امکان حذف آن نیست. امروز تلویزیونهای سوئد از جنایت دهه شصت و کشتار ۶۷ میگویند.»
بسیاری از خانوادههای خاوران با شروع محاکمه حمید نوری در سوئد این نگرانی را داشتند که جمهوری اسلامی به انتقامگیری برخیزد و بر آنها فشار مضاعف وارد کند. نوری در ۱۸آبان۱۳۹۸ (۹نوامبر۲۰۱۹) به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی مجاهدین خلق و چپها در استکهلم بازداشت شد. دادستان سوئد برای او درخواست حکم «حبس ابد» با اتهام «جنایت جنگی» و «قتل عمد» کرده است.
به باور میهن روستا مانند بسیاری از خانوادههای اعدامشدههای دهه شصت و کشتار ۶۷ بازداشت و محاکمه حمید نوری، نتیجه پایداری و مقاومت آنها مقابل سیاستهای جمهوری اسلامی در به فراموشی سپردن و محو خاوران است: «برای این هدف، همه کار کردند؛ زمینش را روبیدند و بولدوزر بر آن انداختند. حالا دیوار دور آن میکشند و راهها را میبندند. اما دیگر امکان حذف خاوران را از تاریخ جمهوری اسلامی ندارند.»
او ادامه میدهد: «تصمیم دیوارکشی، مفهوم اجتماعی دارد. در زبان، دیوار فاصله ایجاد میکند، مانع است و جایی که حصار هست. یعنی در خودش چیزهایی را نگه میدارد و اجازه تماس و رابطه را با بیرون از خود میگیرد. سیاستهای جمهوری اسلامی همیشه از بین بردن این رابطه بوده است. این دیواری که گذاشته آخرین تلاش او برای این هدف است که امکانپذیر نیست و برای رسیدن به هدفش دیر شده است.»
او در پایان به «ابراهیم رئیسی» اشاره میکند؛ مردی که در جوانی عضو هیات مرگ بود و حکم به قتلعام هزاران دگراندیش و فعال سیاسی داد و حالا در قامت ریيسجمهور در حکومت جمهوری اسلامی نقش ایفا میکند: «اگر رئیسی که یکی از عوامل مهم این کشتار است، دنبال این دیوارکشی نباشد، چه کسی خواهد بود؟ در واقع رئیسی و جمهوری اسلامی پشت این دیوار مخفی میشوند. با این دیوارکشی، خاوران و آن کشتار و پایداری و مقاومت را مخفی نمیکنند؛ بلکه رئيسی خودش است که خودش را اینگونه، مخفی میکند.»
خاوران را جمهوری اسلامی «لعنتآباد» نامیده بود و بعدها با تلاش خانوادههای اعدامشدهها نامش در افکار عمومی به «گلزار خاوران» تغییر پیدا کرد.
رضا معینی، در مطلبی با عنوان «خاوران، نامی است برای فراموش نکردن» در سال ۱۳۸۱ و در سالگرد دهم شهریور، نوشته بود که حکومت، عداوت و کینه را به کشتهشدگان بعد از مرگ ایشان هم ادامه میدهد: «علاوه بر نام، نمیخواهند گورشان هم پیدا باشد. اینگونه به خیال خود از شر اندیشهشان راحت میشوند. میگویند: اینان اصلا نبودهاند و مرگشان هم وجود ندارد.»
به باور بسیاری، خاوران را هرچه دیوار بکشند یا بر آن بتازند، نمیتوانند آن را حذف کنند؛ خاوران پایه و زیربنای دادخوادهی مقابل جنایتهای جمهوری اسلامی است.