...خوب بودن کافیست
مرور رسانهها در روزهای اعتراضی نشان میدهد که حکومت جمهوری اسلامی، رسانههای حکومتی را به دستگاه پروپاگاندا و بلندگوهایی در خدمت دستگاه سرکوب و ترور تبدیل کرده است. تمام آنچه به عنوان خبر از اعتراضات مردم نسبت به قتل «مهسا امینی» توسط پلیس گشت ارشاد در این رسانهها منتشر میشود، هدفمند و در راستای تسهیل سرکوب اعتراضات مردمی و پایان دادن به آن قابل ارزیابی است.
تا به حال فکر کردهاید ترس از تجاوز جنسی، ترس از شکنجه، ترس از مرگ و یا ناامیدی چگونه عملکرد انسان را تحت تاثیر قرار می دهد؟ پروپاگاندا دقیقا با شناخت تاثیر ترس و ناامیدی بر عملکرد انسان، بر روی آن انگشت میگذارد تا مخاطبان را منفعل کند. پروپاگاندا بر بخشی از حقیقت، اخبار نیمه درست، دروغ و فریب استوار است و از بهکار بردن هیچ کدام از اینها ابایی ندارد، آنها بر ارزشها، ترسها، امیدها و رویاهای ما سوار میشوند تا ایده خود را به پیش ببرند.
مرور رسانهها در روزهای اعتراضی نشان میدهد که حکومت جمهوری اسلامی، رسانههای حکومتی را به دستگاه پروپاگاندا و بلندگوهایی در خدمت دستگاه سرکوب و ترور تبدیل کرده است. این وضعیت از دوره اعتراضات جدید که با قتل «مهسا امینی» شروع شد، تکرار شده است.
پروپاگاندا ۴ تاکتیک مشهور دارد که رسانههای جمهوری اسلامی در طول یک هفته گذشته از همه آنها استفاده کردند تا سرکوب مردم معترض را تسهیل کنند:
یکی از تاکتیکهای موثر پروپاگاندا، بازی با احساسات مخاطبان است. در این تاکتیک رسانهها با تمرکز بر احساسات مخاطبان همچون ترس، امید، ناامیدی، خشم و هیجان میکوشند، قلب و ذهن مخاطب را به سمت هدف مورد نظر سوق دهند.
بسیاری از اخباری که در طول یک هفته گذشته در شبکههای مجازی و رسانههای مرسوم وابسته به حکومت از اعتراضات منتشر شد، هدفی جز ایجاد ترس و ایجاد ناامیدی میان مردم به منظور متفرق کردن آنها و پایان دادن به اعتراضات نداشت. برای نمونه خبرگزاری تسنیم روز ۳۰شهریور ساعت ۲۰:۴۲ دقیقه شب با انتشار خبری اعلام کرد: «به گزارش خبرنگاران تسنیم که در محدوده بلوار کریمخان، بلوار کشاورز، میدان ولیعصر، خیابان حجاب و مناطق اطراف آن حضور یافتهاند برخلاف شبهای گذشته، هماکنون خبری از تجمعهای اعتراضی و شعار و اغتشاش در این مناطق نیست و اوضاع بسیار آرامتری نسبت به شبهای گذشته حاکم است.» حال آنکه اعتراضات، هم در این روز و هم در روزهای بعد، با شدت بیشتری هم در تهران و هم در سایر شهرها ادامه یافت.
سادهسازی به دانش یا افزایش درک ما نسبت به مساله کمک نمیکند، زیرا امکان فکر کردن نسبت به مساله را از ما میگیرد. رسانهها میدانند که مخاطبان عموما دنبال کاهش پیچیدگی هستند، بنابراین از این علاقه مخاطب، تاکتیکی ساختهاند به نام «ساده کردن اطلاعات به منظور تحقق اهداف.» مصاحبه رییس پلیس تهران در تشریح چگونگی کشته شدن مهسا امینی در دایره پلیس گشت ارشاد، مصاحبههای نمایندگان مجلس از ارجاع پرونده مهسا امینی به پزشکی قانونی و انتظار برای گزارش این مرکز، وعدههای مقامهای سیاسی و قضایی برای رسیدگی به این پرونده، جملگی مصادیقی است از تاکتیک سادهسازی اطلاعات به منظور پایان بخشیدن به اعتراضات.
همه ما روزانه در اخبار دوست داریم اطلاعاتی دریافت کنیم که دنبال آن میگردیم. شنیدن صدای مخالف، یکی از نیازهایی مخاطبان در روزهای اعتراضی بوده و هست و از این جهت صداوسیما با دعوت از برخی چهرههای اصلاح طلب کوشید از تاکتیک پاسخ به نیاز مخاطبان استفاده کند، غافل از اینکه معترضان از اصلاحات عبور کرده و آنچه انتظار شنیدناش را داشتند صدایی فرای صدای جریانهای حکومتی اصولگرا و اصلاحطلب بود.
حمله به مخالفان و معترضان کثیفترین بازی رسانهای است که رسانههای حکومتی علیه مردم معترض به راه انداختهاند. در این تاکتیک فعالان دستگاه پروپاگاندا میکوشند مشروعیت، اعتبار و دقت و شخصیت مخالفان را زایل و عقاید آنها را زیر سوال برند. در این تاکتیک، هدف از ایجاد درگیری و دو قطبیسازی جامعه، سرکوب و سانسور ایدهها و اطلاعات پیچیدهتر و جلوگیری از ورود رسانههای مستقل به کشف حقیقت است. یعنی دستگاه پروپاگاندا با حمله به مخالفان و طرح ایده انحرافی میکوشد، حواس عموم را از پرداختن به اصل ماجرا، منحرف و ذهن آنها را درگیر و مشوش سازند تا حقیقت پنهان بماند.
به گزارش روزنامه جوان که به تیتر اول شماره روز شنبه ۲مهر۱۴۰۱ تبدیل شده نگاه کنید. در این گزارش آمده:
«آتشزدن ماشین آتشنشانی و سرنگون کردن ماشین اورژانس نشان داد این رفتارها اعتراض نیست و اغتشاش است. ماجرا وقتی جدیتر شد که برخی سلبریتیها هم در کنار شبکههای فارسیزبان و اپوزیسیون خارجنشین، به لیدرهای اغتشاشات تبدیل شدند و به جای تلاش و مطالبهگری در فضای آرامش، شروع به تحریک برای اغتشاش و ایجاد ناامنی و ناآرامی کردند.
کار حتی به آتشزدن قرآن و مسجد هم کشیده شد، تا بیش از پیش ماهیت اغتشاشگران را روشن کند. اینگونه بود که معترضان به حجاب اجباری، چادر از سر زنان محجبه کشیدند تا نشان دهند آزادی برای آنان معنی اتفاقا انحصاری و استبدادی دارد و قائل به بیحجابی اجباریاند! و وقتی ماموران نظم و امنیت جامعه را کتک زدند و ماشین آتشنشانی را به آتش کشیدند و آمبولانس را سرنگون کردند، اثبات کردند آمدهاند تا آرامش و امنیت و سلامت مردم را دستمایه بازیهای سیاسیشان قرار دهند.
در این میان یکبار دیگر ضد انقلاب با تمرکز بر پروژه کشتهسازی، خبرهای دروغینی از مرگ برخی افراد در ناآرامیها پخش کرد. افرادی که برخی سالها پیشاز این، به واسطه حضور در داعش و در سوریه، یا دیگر کشورها کشته شدهبودند و برخی اصلا کشته نشدهبودند! در میانه اغتشاشات، اما تعدادی از مردم، معترضان و نیروهای امنیتی کشته و مجروح شدند. به همین خاطر هم مردم روز گذشته در راهپیمایی گستردهای در سراسر کشور بعد از اقامه نماز جمعه در تجدید بیعت دوباره با نظام، بساط آشوبگران را جمع کردند.»