...خوب بودن کافیست
هنر اعتراضی ایران با شروع دور جدیدی از اعتراضات مردم ایران، که با قتل «مهسا امینی» در زمان بازداشت در گشتارشاد، آغاز شده، قدرتی خیره کننده از خود نشان داده است.
در همراهی و سوگ دختری ۲۲ ساله که برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت قبل از ورود به دانشگاه، به همراه خانواده از سقز به تهران سفر کرده بود، شکل جدیدی از خلق آثار هنرمندانه توسط تعداد زیادی از هنرمندانی که تا کنون شاید نام آنها را نشنیده بودیم رقم خورد.
از هنرمندان نامدار مانند مانا نیستانی، تا دختران و پسرانی هنرمندی که گرچه مشهور نیستند اما نمیشود آنها را گمنام خواند. کسانی که با هنر خود تبدیل به یک روایتگر بزرگ شدند از آنچه این روزها در داخل ایران در حال رخ دادن است.
هنرمندانی که شبیه یک روزنه نور، دست در دست هم، از هر طرف بر تاریکی تابیدند.
کاربرانی که با استفاده از نام و تصاویر محدودی که از«مهسا امینی» در دسترس بود، شروع به ساختن تصاویر، موسیقی، ویدیو، پوستر و کارهای گرافیکی کردند.
این روایت اما با تلخی و سیاهی هنر اعتراضی در آبان ۱۳۹۸ متفاوت است. روایتی که انگار از پیراهن کردی قرمز مهسا هنگام رقص سرچشمه گرفت و آن را به رنگهایی گره زد که تبلور شعار «زن، زندگی، آزادی» است.
ویدیوهای گرافیکی که بعد از چند روز، با همه درد و رنجی که بر شانهها و قلب مردم ایران گذاشت، ناگهان به یک امیدواری بزرگ تبدیل شد.
مشتهای گره کرده، موهای پریشان، زنان و مردان مسن در کنار نوجوانان، موهای آشفته بر فراز برج آزادی و یکی دیگر از نمادهای بارز این اعتراضات که به «گیسبران» زنان ایران معروف شد و آنها در تجمعات مختلف در سراسر ایران و جهان به نشانه اعتراض به مرگ مهسا ژینا، موهای خود را با قیچی بریدند.
درد، رنج و خشم مرگ مهسا ژينا امینی، بذری بود که در دستان و صدای هنرمند دختران و پسران جوان ایرانی، تبدیل به نهالی از امید شد و با تکرار نام مهسا، به گوش بزرگترین هنرمندان جهان رسید و بر روی باشکوهترین صحنههای موسیقی دنیا نشست.
«راجر واترز» خواننده گروه افسانهای «پینکفلوید»، ۲۷سپتامبر در کنسرت بزرگ خود در لسانجلس، با تغییر در برنامههای از پیش آماده شده گروه خود، نام و تصویر مهسا ژینا امینی را بر روی صفحه نمایش بزرگ سالن قرار داد.
او پیش از این کنسرت نیز در شبکههای مجازی خود از زنان ایرانی در این اعتراضات سراسری حمایت کرده بود و گفته بود: « من مهسا امینی را فراموش نمیکنم، همانطور که ندا آقاسلطان را فراموش نکردم.»