...خوب بودن کافیست
جمشید شارمهد، فعال سیاسی ایرانی-آلمانی و چهرهای شناختهشده در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، در سالهای اخیر به یکی از نمادهای مبارزه برای آزادی و حقوق بشر تبدیل شد. او که به دلیل مواضع صریح و مبارزهاش علیه جمهوری اسلامی مورد تعقیب قرار گرفته بود، سرانجام در ایران به اتهامات سنگینی محاکمه و به اعدام محکوم شد. این مقاله مروری جامع بر زندگی، مبارزات و مرگ تلخ اوست؛ روایتی از چهرهای که برای آرمانهای خود تا آخرین لحظه ایستادگی کرد
زندگینامه و آغاز مسیر مبارزه
جمشید شارمهد در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در ایران گذراند و پس از انقلاب ۱۳۵۷ به آلمان مهاجرت کرد. در آلمان، تحصیلات خود را در زمینه مهندسی نرمافزار ادامه داد و به تدریج وارد فعالیتهای حرفهای و سپس سیاسی شد.
او که شاهد تحولات انقلاب و پیامدهای آن بود، به یکی از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی تبدیل شد. اعتقاد او به آزادی، دموکراسی، و نظام پادشاهی، انگیزهای برای پیوستن به جنبشهایی شد که هدفشان سرنگونی جمهوری اسلامی بود.
—
گروه تندر و اتهامات تروریستی
جمشید شارمهد به عنوان سخنگوی گروه “تندر”، شاخهای از انجمن پادشاهی ایران، شناخته میشد. این گروه خود را مدافع ارزشهای ملی و خواهان بازگشت نظام پادشاهی معرفی میکرد. شارمهد از طریق وبسایت “تندر” و فعالیتهای رسانهای، پیامهای سیاسی خود را منتشر و علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکرد.
اما مقامات ایران او را به دست داشتن در چندین اقدام تروریستی، از جمله بمبگذاری در حسینیه سیدالشهدا در شیراز در سال ۱۳۸۷، متهم کردند. این حادثه که منجر به کشته شدن ۱۴ نفر شد، بهانهای شد برای جمهوری اسلامی تا شارمهد را به عنوان چهرهای خطرناک معرفی کند.
شارمهد همیشه این اتهامات را رد کرد و اعلام کرد که فعالیتهایش صرفاً رسانهای و سیاسی بودهاند.
—
دستگیری و انتقال به ایران
در مرداد ۱۳۹۹، وزارت اطلاعات ایران خبر دستگیری جمشید شارمهد را اعلام کرد. او در جریان سفری به دبی ربوده و به ایران منتقل شد.
– چگونگی دستگیری: عملیات ربودن شارمهد یکی از نمونههای بارز اقدامات فراسرزمینی جمهوری اسلامی بود. این دستگیری واکنشهای گستردهای را در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور و همچنین در محافل بینالمللی برانگیخت.
– واکنش خانواده: خانواده شارمهد، به ویژه دخترش غزاله، دستگیری او را “آدمربایی” خواندند و از جامعه جهانی خواستند برای آزادی او اقدام کند.
—
محاکمهای ناعادلانه
محاکمه جمشید شارمهد در دادگاهی غیرعلنی برگزار شد. او به اتهام “افساد فیالارض” محاکمه و به اعدام محکوم شد.
– نقدها به روند محاکمه: سازمانهای حقوق بشری، از جمله عفو بینالملل، این محاکمه را به شدت غیرمنصفانه دانستند. شارمهد از حق دسترسی به وکیل مستقل و یک دادرسی عادلانه محروم بود.
– حکم اعدام: در سال ۱۴۰۱، حکم اعدام او صادر شد و علیرغم اعتراضهای گسترده بینالمللی، جمهوری اسلامی این حکم را اجرا کرد.
—
اعدام و پیامدهای آن
جمشید شارمهد سرانجام در سکوت خبری و بدون اطلاع خانواده، اعدام شد. خبر اعدام او موجی از خشم و اندوه را در میان ایرانیان و جامعه بینالمللی برانگیخت.
– واکنش بینالمللی: بسیاری از کشورها، از جمله آلمان، اعدام او را محکوم کردند. نهادهای حقوق بشری بار دیگر بر نقض حقوق بشر در ایران تأکید کردند.
– واکنش خانواده: خانواده شارمهد این اقدام را “قتل عمد” خواندند و اعلام کردند که جمهوری اسلامی در تلاش است تا صدای مخالفان را خاموش کند.
—
میراث و پیام شارمهد
جمشید شارمهد، حتی پس از مرگ، نماد مقاومت و مبارزه علیه سرکوب در ایران باقی مانده است. مرگ او یادآور خطراتی است که مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی با آن مواجه هستند.
او به ما آموخت که ایستادگی در برابر ظلم، هرچند پرهزینه، تنها راه رسیدن به آزادی است. داستان زندگی او انگیزهای برای نسل جدید ایرانیان است که در برابر استبداد مقاومت کنند و برای آیندهای بهتر مبارزه کنند.
—
نتیجهگیری
اعدام جمشید شارمهد لکه ننگی بر تاریخ جمهوری اسلامی است و بار دیگر نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران را برجسته میکند. او قربانی سیستمی شد که سالهاست آزادی بیان را سرکوب میکند و با ابزارهایی همچون ارعاب، زندان و اعدام مخالفانش را از میان برمیدار
اما صدای او خاموش نخواهد شد. یاد و خاطره جمشید شارمهد، نه تنها در قلب خانواده و نزدیکانش، بلکه در ذهن و وجدان تمامی آزادیخواهان ایرانی زنده خواهد ماند.
برای جمشید شارمهد، که برای آزادی جنگید و در راه آرمانهای خود جان داد