...خوب بودن کافیست
کیانوش سنجری، نامی که در میان فعالان حقوق بشر ایرانی شناخته شده است، نمادی از مبارزهی بیوقفه علیه سرکوب و برای آزادی است.
او بهعنوان روزنامهنگار، وبلاگنویس و فعال، زندگی خود را وقف افشای جنبههای تاریک رژیم جمهوری اسلامی ایران کرد.
با وجود دستگیریهای مکرر، شکنجه و اجبار به تبعید، سنجری در ماموریت خود برای گفتن حقیقت و دادن صدا به مظلومان پایدار ماند.
کیانوش سنجری در زمانی به دنیا آمد که ایران با پیامدهای انقلاب اسلامی و جنگ با عراق مواجه بود.
او از دوران جوانی احساس قوی برای عدالت و آزادی داشت و بهعنوان دانشجو شروع به مقابله با اقدامات سرکوبگرانه رژیم کرد.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ و با ظهور جنبش اصلاحات، به رهبری محمد خاتمی، سنجری به تظاهرات دانشجویی پیوست.
این جنبش نمادی از امید برای تغییر بود، اما بهطرز بیرحمانهای سرکوب شد. سنجری، که در آن زمان یک فعال جوان بود، خشونت دولت را از نزدیک تجربه کرد و تصمیم گرفت علیه آن مبارزه کند.
کار روزنامهنگاری او با هدف آشکار ساختن حقیقت درباره نقض حقوق بشر رژیم آغاز شد.
سنجری درباره زندانیان سیاسی، شکنجه و اقدامات شدید نیروهای امنیتی علیه معترضان مسالمتآمیز گزارش میداد.
گزارشهای او در کشوری که روزنامهنگاری مستقل عملاً غیرممکن است، نادر بود.
او نه تنها یک ناظر، بلکه یک شرکتکننده فعال در اعتراضات بود. کارهای او باعث شد که او به هدف دستگاههای امنیتی تبدیل شود.
عواقب فعالیتهای او بسیار شدید بود. کیانوش سنجری چندین بار دستگیر و زندانی شد.
شرایط زندانهایی که در آن نگهداری میشد، بیرحمانه بود. زندانهایی مانند اوین که به دلیل روشهای شکنجه خود معروف هستند، به خانه دوم سنجری تبدیل شدند.
او در آنجا شاهد شکنجههای جسمی و روانی بود که هدفشان شکستن مقاومت او بود.
با این حال، او استوار باقی ماند. پس از هر آزادی، او به کار خود بازگشت و با عزم بیشتری برای حقوق مظلومان تلاش کرد.
در سال ۲۰۰۶، سنجری مجبور شد ایران را ترک کند زیرا خطر برای زندگیاش هر روز بیشتر میشد.
او ابتدا به کشورهای همسایه فرار کرد و در نهایت در اروپا مستقر شد. در تبعید، او توانست آزادتر کار کند، اما فاصله از وطن برای او یک چالش بزرگ بود.
کار سنجری در تبعید بر جلب توجه جامعه بینالمللی به وضعیت ایران متمرکز بود.
او مقاله مینوشت، با سازمانهای حقوق بشری همکاری میکرد و برای آزادی زندانیان سیاسی تلاش میکرد. گزارشهای او توسط رسانههای بینالمللی منتشر شد و بسیاری از مردم را برای اولین بار با سرکوبی که در ایران وجود دارد آشنا کرد.
کیانوش سنجری یادآور این است که مبارزه برای آزادی و عدالت اغلب نیاز به قربانیهای شخصی دارد.
زندگی او گواهی بر قدرت روح انسانی است که حتی در مواجهه با بزرگترین دشواریها تسلیم نمیشود.
امروز، سنجری نه تنها نمادی برای مخالفان ایرانی، بلکه برای همه کسانی است که در سراسر جهان علیه سرکوب مبارزه میکنند. کارهای او به افشای جنایات رژیم ایران کمک کرده و آگاهی از نیاز به همبستگی بینالمللی را تقویت کرده است.
داستان کیانوش سنجری یادآور این است که سرکوب تنها زمانی موفق میشود که جهان چشم خود را ببندد.
هر فردی مسئولیت دارد که نگاه کند و عمل کند. جامعه بینالمللی باید فشار بر رژیم ایران را افزایش دهد، زندانیان سیاسی را آزاد کند و حقوق بشر را رعایت کند.
کیانوش سنجری به ما نشان داده است که یک صدا میتواند قدرت تغییر را داشته باشد. بیایید اطمینان حاصل کنیم که این صداها در سکوت گم نمیشوند.